تقدیم به ببرهای عاشق زندان دستگرد اصفهان
على طاهرى
گفتند نمی خواهیم نمی خواهیم که بمیریم !
گفتند دشمنید دشمنید خلقان را دشمنید٬
چه ساده چه به سادگی گفتند و ایشان را چه ساده چه به سادگی کشتند
و برگرده ایشان مردانی با تیغ ها بر آهیخته
و ایشان را تا در خود بازنگریستند جز باد به هیچ کف اندر نبود
و جز باد و جز بخون خویشتن
چرا که نمی خواستند نمی خواستند که بمیرند!
وحوش جمهورى اسلامی بار دیگر از سر ضعف و استیصال چنگال های کثیفشان را در خون جوانان انقلابی و بپاخاسته ایران فرو بردند. دو برادر انقلابی و نترس محمد و عبدلله فتحی امروز در پستوهای جلادخانه زندان دستگرد اصفهان به دار آویخته شده اند. آنچه که معلوم و مبرهن است٬ دربار آدمشکان اسلامی که شیپورهای نابودی شان بر سر هر کوی و خيابان و کارخانه نواخته شده است٬ خواستند با به خون کشیدن دو جوان انقلابی از جامعه زهر چشم بگیرند. زهی خیال باطل! زهی تصور محال !
این جوانان اگر قرار بود با چوبه دار مرعوب شوند سی سال پیش شده بودند و این چنین از سر و کول شما جانوارن بالا نمی رفتند. این نوع جنگ های فرسایشی فقط و فقط نفرت انقلابی بر علیه شما مرتجعین را افزون خواهد کرد!
چه استقامت مثال زدنی در جمله های آخر محمد و عبدلله هویدا شد: مادر برای مرگ ما گریه نکنید٬ بر علیه دستگاه ظلم و جور و اعدام مبارزه کنید! حقا که وحوش اسلامى چه تودهنی جانانه ای خوردند. محمد و عبدلله این پیغام را به تاریخ و دنیا از سوی جوانان انقلابی ایران مخابره کردند. حتی چوبه دار آتش آزادیخواهی و برابری طلبی را قادر به خاموش کردن نخواهد بود !
رفقای قهرمان ما محمد و عبدلله تا آخرین لحظه سرنگونی این رژیم کثیف و تمام دستگاه های ظلم و جور و سرکوب تاریخ بشریت شما را فراموش نخواهد کرد !
و جلادان امروز در زندان دستگرد اصفهان بدانید که در هر پیچ و خمی سرنگونى طلبى انقلابی جوانان اصفهان و ایران انتظار شما کثافت ها را خواهد کشید !
و در آخر درود میفرستم به قلب های پاک و آزادیخواهانی که تا لحظه آخر تمام تلاششان را برای توقف قتل محمد و عبدلله کردند. خانواده فتحی بداند که شهامت فرزندانش تا ابد در صفحه زرین تاریخ بشری برای مبارزه با استبداد و دیکتاتوری و جهل و آدمشکی نقش خواهد بست !
17 ماه مه 2010